به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: سران رژیم صهیونیستی بااین بمبارانهای سنگین و کور نوار غزه همزمان با محاصره کامل این منطقه، بنا دارند مقاومت را در برابر امر تحمیل شده قرار دهند، همچنین واکنش سایر اجزای محور مقاومت علیالخصوص لبنان را بسنجند تا پازل شدیداً ناقص ذهنی خود را تکمیل کنند و البته با تصویرسازی از این حملات وحشیانه، اندکی به تصاویر تحقیر تاریخی خود در طوفان ۱۵ مهر خدشه وارد کنند. اما واقعیت این است که تصویر پیش روی ماشین نظامی اسرائیل نیز تیره و تار است.
ژنرالهای اسرائیلی نمیدانند که در حرکت به سمت غزه، با کدام تلههای مرگبار رو به رو خواهند شد. آنها حتی نمیدانند فرماندهان میدانی حماس و جهاد در چه موقعیت جغرافیایی به سر میبرند، از کدام سلاحها و امکانات و تجهیزات رونشده رونمایی خواهند کرد و... در واقع سامانه اطلاعاتی ارتش و رژیم اسرائیل، از رصد تحولات جا ماندند و عملیات نظامی، بدون اطلاعات دقیق از میدان، یعنی خودکشی و قتل عام نفرات و ادوات. تعبیری که رهبر انقلاب از شکست نظامی و اطلاعاتی صهیونیستها به کاربردند یعنی «غیر قابل ترمیم» از همین روست.
بر خلاف تصور، آمادگی ارتش صهیونیستی در مرزهای شمالی بالاتر بود. آنها در روزهای قبل از اعیادشان، اکثر تجهیزات و نیروهای خود را به جبهه شمالی منتقل کرده بودند، اما از جایی که تصور نمیکردند ضربه خوردند. ضربهای ترمیم نشدنی چرا که پیامدش شکست هیمنه اسرائیل شده است. حالا محاسبات و سبک تصمیم گیریهای جهانیان در قبال صهیونیستها تغییر کرده است.
نظم امنیتی منطقه، ترتیبات، دستورکارها و توافقات سیاسی موجود و منازعات منطقهای هم وارد مرحله جدیدی از بازطراحی و بازتعریف شده و صف آراییهای راهبردی تازهای را ایجاد میکند. حتی این شکست موجب کاهش اتکای کشورهای عربی به تلآویو برای ایجاد سامانه یکپارچه پدافندی در برابر ایران و محور مقاومت نیز خواهد شد. بماند که هزینههای عادی سازی روابط میان پادشاهی سعودی و رژیم صهیونیستی هم افزایش پیدا کرده است. جالب این جاست از آن جا که هدف، حمله به محاسبات صهیونیست هاست، معادله ورود حزبا... در صورت تهاجم زمینی به غزه نیز ساده شده است.
پاسخ احتمالی از کرانه باختری، جولان اشغالی، عراق، یمن و ... معادلات ومحاسبات حریف را به شکلی اساسی بههم ریخته است. در این جنگ آن کسی پیروز است که با حوصلهتر، از ابزارهای خود به صورت مرحلهای و هوشمندانه استفاده کرده و یک خال از حریف خود بالاتر بازی کند. طولانیشدن جنگ در بدبینانهترین حالت نیز به طور قطع باخت سنگینی برای رژیم خواهد بود؛ دلیل آن نیز این است که مقاومت ظرفیتهای فراوانی در اختیار دارد و از قبل خود را برای حداقل دو ماه جنگ آماده کرده است. این در حالی است که در دو سال اخیر بالاترین توان رژیم صهیونیستی برای نبرد، ۱۱ روز بوده است!
نوار غزه، کرانه باختری، اعراب درون مناطق اشغالی ۱۹۶۷، لبنان، سوریه، عراق، یمن و ... همگی در یک اتاق عملیاتاند و آماده ورود مستقیم. از طرفی باید توجه کرد که به دلیل تمرکز کشورهای غربی بر اوکراین، آنها چندان نمیتوانند به طور مستقیم وارد عرصه شوند و حتی برای کمک غیرمستقیم هم محدودیتهای متعددی دارند. نتیجه این که اسرائیل بین پذیرش شکست تا همین جا یا شکستهای بدتر باید یکی را انتخاب کند. آن چنان که رهبر انقلاب دیروز هشدار دادند: «سران و تصمیمگیرندگان رژیم صهیونیستی و حامیان آنها بدانند که این کارها (حملات جاری به غزه و قتل عام مردم مظلوم این منطقه) بلای بزرگتری سرشان میآورد و ملت فلسطین با عزم راسختر، در واکنش به این جنایات، سیلی سنگینتری بر چهره زشت آنها خواهد زد».